|
باز این چه شورش است که در خلق عالم است...
+ نویسنده Revenger در جمعه 11 اسفند 1391 |
"باز این چه شورش است که در خلق عالم است" ماه عزای فاطمه روح مُحرم است
خون گریه کن ز غم،که عقیق یمن شوی
رخصت دهدخدا که تو هم سینه زن شوی
در فاطمیه از دل و جان گریه می کنیم
همراه باامام زمان گریه می کنیم
در فاطمیه رنگ جگر سرخ تر شود
آتش فشان غیرت ما شعله ور شود
شمشیر خشم شیعه پدیدار می شود
وقتی که حرف کوچه و دیوار می شود
لعنت به آنکه پایگذار سقیفه شد
لعنت به هرکسی که به ناحق خلیفه شد
لعنت بر آنکه برتن اسلام خرقه کرد
این قوم متحدشده را فرقه فرقه کرد
تکفیر دشمنان علی رکن کیش ماست
هر کس محب فاطمه شد،قوم وخویش ماست
ما بی خیال سیلی زهرا نمی شویم
راضی به ترک و نهی تبرا نمی شویم
قرآن و اهلبیت نبی اصل سنت است
هر کس جداز این دو شود،اهل بدعت است
ما همکلام منکر حیدر نمی شویم
«با قنفذ و مغیره برادر نمی شویم»
ما از الست طایفه ای سینه خسته ایم
ما بچه های مادر پهلو شکسته ایم
امروز اگرکه سینه و زنجیر می زنیم
فردا به عشق فاطمه شمشیر می زنیم
ما را نبی«قبیله ی سلمان» خطاب کرد
روی غرور و غیرت ما هم حساب کرد
از ما بترس،طایفهای پر اراده ایم
ما مثل کوه پشت علی ایستاده ایم
(وحید قاسمی) نظرات شما عزیزان: |